فیلد های "*" اجباری هستند

✅روزانه بیش از ۱۰ نفر از ما مشاوره رایگان می‌گیرند
راهکار رایگان فقط در ۲ دقیقه
⏰ این پیشنهاد فقط تا زمان زیر فعاله
اطلاعات شما محرمانه است و فقط برای مشاوره استفاده می‌شود.
ساعت‌
دقیقه
ثانیه

مقالات مرتبط

آموزش های مافینس

فیلد های "*" اجباری هستند

✅روزانه بیش از ۱۰ نفر از ما مشاوره رایگان می‌گیرند
راهکار رایگان فقط در ۲ دقیقه
⏰ این پیشنهاد فقط تا زمان زیر فعاله
اطلاعات شما محرمانه است و فقط برای مشاوره استفاده می‌شود.
ساعت‌
دقیقه
ثانیه
فنون جامع مذاکره

فنون جامع مذاکره (از آماده‌سازی و BATNA تا تکنیک‌های پیشرفته)

بیشتر «تکنیک‌ها و فنون مذاکره» که آنلاین می‌خوانید، ترفندهای سطحی و برد-باخت هستند. “پلیس خوب/پلیس بد”، “قیمت را اول بگو”، “قیمت را آخر بگو”، “واکنش شدید (Flinch) نشان بده”. اینها شاید یک پیروزی کوچک در یک معامله کوچک برایتان بخرند، اما اغلب باعث می‌شوند «جنگ» را ببازید. چرا؟ چون رابطه را خراب می‌کنند، اعتماد را از بین می‌برند و در دنیای شفاف امروز، به راحتی شناسایی می‌شوند.

این یک واقعیت پنهان است: مذاکره واقعی، یک سیستم است. یک قمار هیجانی نیست، بلکه یک فرآیند استراتژیک است. شکست در یک مذاکره مهم، یک شکست شخصی نیست؛ یک «شکست سیستمی» در کسب‌وکار شماست. و حقیقت مهم‌تر این است: ۸۰٪ مذاکره قبل از ورود به اتاق (در مرحله آماده‌سازی و تعریف BATNA) برنده یا بازنده می‌شود، نه با ترفندهای لحظه‌ای پشت میز.

اگر از احساس باخت پس از یک مذاکره سخت خسته شده‌اید، اگر نگرانید که دارید «پول روی میز می‌گذارید و می‌آیید»، و اگر به دنبال یک چارچوب فکری قاطع برای پیروزی در مذاکرات سطح بالا هستید، این مقاله برای شماست. این مقاله، آن سیستم فکری است. ما شما را از یک «جمع‌آورنده تکنیک» به یک «معمار مذاکره» تبدیل می‌کنیم.

فاز صفر – تله تاکتیک‌ها (چرا تکنیک‌ها به تنهایی شکست می‌خورند؟)

قبل از یادگیری سیستم، باید ذهنیت خود را از «ترفند» پاک کنیم. مشکل «پلیس خوب/پلیس بد» چیست؟ بیایید یکی از معروف‌ترین «تکنیک‌»های مقاله قبلی (و کل اینترنت) را بررسی کنیم: «پلیس خوب/پلیس بد» (Good Cop/Bad Cop).

در این تاکتیک، یک عضو تیم شما نقش «پلیس بد» (سختگیر، غیرمنطقی) را بازی می‌کند و عضو دیگر نقش «پلیس خوب» (منطقی، همدل) را. پلیس خوب به طرف مقابل می‌گوید: «ببین، شریک من خیلی سرسخته، ولی من سعی می‌کنم کمکت کنم. فقط تو هم کمی کوتاه بیا…».

چرا این یک تله است؟

  1. غیرصادقانه است: اساس آن بر فریب است. اگر طرف مقابل (حتی ناخودآگاه) متوجه این بازی شود، اعتماد، که ارزشمندترین دارایی شما در مذاکره است، فوراً نابود می‌شود.
  2. رابطه‌سوز است: این تاکتیک برای بازی «مجموع-صفر» (Zero-Sum) طراحی شده، جایی که سود شما مساوی باخت دیگری است. در دنیای کسب‌وکار مدرن که بر «روابط بلندمدت» و «مشارکت» استوار است، این رویکرد یک خودکشی استراتژیک است.
  3. قابل پیش‌بینی است: به قدری استفاده شده که تقریباً همه آن را می‌شناسند.

مذاکره اصولی (Principled Negotiation) چیست؟ (روش هاروارد)

به جای تمرکز بر «ترفند» برای بردن «موضع» (Position)، ما بر «اصول» برای رسیدن به «منافع» (Interests) تمرکز می‌کنیم.

  • موضع (Position): چیزی که فرد می‌گوید می‌خواهد. («من کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان نمی‌فروشم»).
  • منفعت (Interest): چرایی عمیق‌تری که پشت آن موضع است. («من به این پول برای خرید خانه جدید نیاز دارم» یا «می‌ترسم سرم کلاه برود» یا «نیاز به نقدینگی سریع دارم»).

مذاکره‌کننده حرفه‌ای، بر سر «مواضع» چانه نمی‌زند؛ او «منافع» پشت مواضع را کشف می‌کند تا راه‌حل‌های خلاقانه‌ای پیدا کند که به هر دو طرف سود برساند (مجموع-مثبت / Positive-Sum).

“آماتورها روی ‘تکنیک‌ها’ تمرکز می‌کنند؛ حرفه‌ای‌ها روی ‘آماده‌سازی’ و ‘BATNA’.”

فاز ۱ – آماده‌سازی استراتژیک (۸۰٪ پیروزی)

این مهم‌ترین، طولانی‌ترین و تعیین‌کننده‌ترین بخش این مقاله (و هر مذاکره‌ای) است. اگر این بخش را نادیده بگیرید، هیچ تکنیکی در فازهای بعدی شما را نجات نخواهد داد. پیروزی یا شکست شما اینجا و قبل از جلسه رقم می‌خورد.

مهم‌ترین مفهوم در مذاکره: BATNA چیست؟

اگر فقط قرار باشد یک مفهوم از کل این مقاله به خاطر بسپارید، آن «BATNA» است.

  • تعریف BATNA: مخفف (Best Alternative To a Negotiated Agreement)
  • ترجمه: بهترین آلترناتیو (گزینه جایگزین) شما در صورت عدم توافق.

به زبان ساده: اگر این مذاکره به هم بخورد، برنامه دوم (Plan B) دقیق، قابل اجرا و ارزیابی‌شده شما چیست؟ چرا BATNA تمام قدرت شماست؟ قدرت شما در مذاکره، از داشتن گزینه‌های جذاب خارج از میز مذاکره می‌آید.

  • سناریو ۱ (BATNA ضعیف): شما برای فروش شرکت خود مذاکره می‌کنید. BATNA شما «ادامه فعالیت با زیان‌دهی» است. در این حالت، شما قدرت «نه» گفتن ندارید و احتمالاً هر قیمتی را می‌پذیرید.
  • سناریو ۲ (BATNA قوی): شما برای همان شرکت مذاکره می‌کنید. BATNA شما «یک پیشنهاد سرمایه‌گذاری دیگر روی میز» یا «برنامه تجاری سودآور برای ادامه کار» است. در این حالت، شما با اعتماد به نفس کامل مذاکره می‌کنید، چون به نتیجه این مذاکره «نیاز» ندارید.

کسی که BATNA قوی‌تری دارد (یا حداقل طرف مقابل فکر می‌کند که او BATNA قوی‌تری دارد)، قدرت بیشتری در مذاکره دارد. BATNA به شما قدرت «نه گفتن» و ترک میز را می‌دهد و این، نهایت قدرت در مذاکره است.

اقدام عملی: چگونه BATNA خود را پیدا و تقویت کنیم؟

BATNA کشف‌کردنی نیست؛ «ساختنی» و نیازمند «سرمایه‌گذاری» (زمان و پول) است.

  1. مرحله ۱: طوفان فکری آلترناتیوها: اگر این معامله نشود، دقیقا چه کارهای دیگری می‌توانید بکنید؟ (لیست کردن تمام گزینه‌ها، حتی ضعیف‌ها).
  2. مرحله ۲: ارزیابی و انتخاب بهترین: کدام یک از این آلترناتیوها واقع‌بینانه‌ترین و بهترین نتیجه را می‌دهد؟ آن بهترین گزینه، BATNA شماست.
  3. مرحله ۳: تقویت BATNA (مرحله حیاتی): این مرحله تفاوت حرفه‌ای‌هاست. قبل از مذاکره، تمام وقت خود را صرف قوی‌تر کردن آن گزینه جایگزین کنید.
    • مثال (B2B): قبل از مذاکره با تامین‌کننده اصلی خود، با دو تامین‌کننده جایگزین دیگر «جلسه دمو» بگذارید و از آن‌ها «پیش‌فاکتور» بگیرید. اکنون BATNA شما یک «فکر» نیست، یک «واقعیت قابل اجرا» است.

ZOPA چیست؟ (Zone of Possible Agreement)

  • تعریف ZOPA: «ناحیه توافق ممکن».
  • این ناحیه، همپوشانی بین «حداکثر قیمتی که خریدار حاضر است بپردازد» و «حداقل قیمتی که فروشنده حاضر است بپذیرد» است.
  • این دو عدد (حداقل و حداکثر) را Walk-away Point (نقطه ترک میز) می‌نامند. نقطه ترک میز شما، مستقیماً توسط BATNA شما تعیین می‌شود.
  • نکته کلیدی: اگر ZOPA وجود نداشته باشد (یعنی حداکثر قیمت خریدار، کمتر از حداقل قیمت فروشنده باشد)، هیچ توافقی حاصل نخواهد شد، مگر اینکه یک طرف اشتباه کند یا «کیک» گسترش یابد (که در فاز ۳ توضیح می‌دهیم).

 

چک‌لیست آماده‌سازی مذاکره

قبل از هر مذاکره مهم، این چک‌لیست باید پر شود. (می‌توانید از آن تیک بگیرید):

  • ( ) BATNA من چیست؟ (واضح، قابل اجرا و ارزیابی شده)
  • ( ) BATNA طرف مقابل احتمالاً چیست؟ (این مهم‌ترین سوالی است که باید از خود بپرسید. اگر آن‌ها BATNA ضعیفی داشته باشند، شما قدرت کامل را دارید).
  • ( ) نقطه ترک میز (Walk-away Point) من چیست؟ (حداقل/حداکثر مطلق که بر اساس BATNA من تعیین شده).
  • ( ) نقطه ترک میز طرف مقابل را چه حدس می‌زنم؟ (بر اساس تحلیل BATNA آن‌ها).
  • ( ) ZOPA احتمالی کجاست؟ (آیا اصلاً ناحیه توافقی وجود دارد؟)
  • ( ) منافع (Interests) من چیست؟ (فراتر از قیمت: زمان تحویل، کیفیت، ریسک، حفظ رابطه، شهرت).
  • ( ) منافع طرف مقابل چیست؟ (چرا آن‌ها این را می‌خواهند؟ شاید آن‌ها به «پول» نیاز ندارند، بلکه به «سرعت» یا «کاهش ریسک» نیاز دارند).

فاز ۲ – هنر پیشنهاد اولیه (Anchoring)

حالا که آماده‌سازی تمام شد، وارد اتاق می‌شویم. اولین سوال: چه کسی باید اول پیشنهاد دهد؟

تله لنگر انداختن (Anchoring) چیست؟

«اثر لنگر» یک سوگیری شناختی قدرتمند است. اولین عددی که روی میز مذاکره گذاشته می‌شود (لنگر)، مانند یک لنگر کشتی، کل ذهنیت مذاکره را به سمت خود می‌کشد و تمام پیشنهادات بعدی، نسبت به آن لنگر اولیه سنجیده می‌شوند.

  • مثال: اگر فروشنده یک ماشین، مذاکره را با قیمت «۷۰۰ میلیون تومان» (لنگر) شروع کند، ذهن خریدار ناخودآگاه روی این عدد قفل می‌شود و احتمالاً مذاکره حول ۶۵۰ تا ۷۰۰ میلیون تمام می‌شود. اما اگر با «۶۰۰ میلیون» شروع می‌کرد، مذاکره حول ۵۵۰ تا ۶۰۰ میلیون تمام می‌شد.

آیا همیشه باید اول پیشنهاد بدهید؟

پاسخ کوتاه: اگر آماده‌سازی (فاز ۱) را به خوبی انجام داده‌اید، بله.

  • چه زمانی اول پیشنهاد دهید (توصیه شده):
    • وقتی اطلاعات کافی در مورد ZOPA دارید.
    • وقتی می‌توانید یک لنگر «قاطع اما قابل دفاع» بیندازید (یعنی پیشنهادی که بتوانید با داده و منطق از آن دفاع کنید).
    • مزیت: شما کنترل چارچوب مذاکره را به دست می‌گیرید.
  • چه زمانی صبر کنید (حالت استثنا):
    • وقتی هیچ اطلاعاتی در مورد ارزش واقعی یا ZOPA ندارید (مثلاً در یک بازار کاملاً جدید).
    • در این حالت، می‌ترسید لنگر شما خیلی کم یا خیلی زیاد باشد و «پول روی میز بگذارید».

تاکتیک دفاعی: چگونه در برابر لنگر قوی (Anchor) دفاع کنیم؟

اگر طرف مقابل اول پیشنهاد داد و یک لنگر بسیار قوی (مثلاً قیمتی مضحک) انداخت، چه کنیم؟

  • اشتباه رایج: مذاکره بر اساس لنگر آن‌ها. (مثلاً اگر گفتند ۷۰۰، شما بگویید ۶۰۰. شما باختید، چون در زمین آن‌ها بازی کردید).
  • راه حل (۳ مرحله‌ای):
    1. نادیده گرفتن کامل لنگر: اگر پیشنهاد مضحک است، به سادگی آن را نادیده بگیرید. «متشکرم. بر اساس تحلیل ما، ما محدوده X را مد نظر داشتیم…».
    2. لنگر انداختن متقابل (Counter-Anchoring): بلافاصله لنگر قاطع خودتان را بر اساس داده‌های شما (که در فاز ۱ آماده کردید) روی میز بگذارید.
    3. سوال پرسیدن (بار توجیه): قوی‌ترین راه، این است که بار توجیه را روی دوش آن‌ها بیندازید: «۷۰۰ میلیون تومان. جالب است. می‌توانید به من بگویید چگونه دقیقاً به این عدد رسیدید؟» این کار آن‌ها را از موضع قدرت به موضع دفاعی می‌برد.

فاز ۳ – گسترش کیک (Creating Value)

این بخش، تفاوت مذاکره‌کننده حرفه‌ای (برد-برد) با آماتور (برد-باخت) است.

تله مذاکره تک‌متغیره (قیمت)

وقتی مذاکره فقط و فقط روی «قیمت» قفل می‌شود، بازی به یک جنگ طناب‌کشی (مجموع-صفر) تبدیل می‌شود. هر ریالی که شما سود کنید، به معنای ضرر طرف مقابل است. این فرآیند خسته‌کننده است و به بن‌بست و تخریب رابطه می‌انجامد.

اقدام عملی: چگونه “کیک” را گسترش دهیم؟

مذاکره‌کننده حرفه‌ای، بازی را از «تک‌متغیره» (قیمت) به «چندمتغیره» تبدیل می‌کند. او به دنبال پیدا کردن چیزهایی است که برای شما کم‌هزینه، اما برای طرف مقابل بسیار ارزشمند است (و بالعکس).

“مذاکره، هنر گسترش دادن ‘کیک’ است، نه فقط جنگیدن برای برشی بزرگتر.”

  • مثال (قرارداد B2B SaaS):
    • آماتور: فقط روی «هزینه ماهانه» می‌جنگد.
    • حرفه‌ای: کیک را گسترش می‌دهد:
      • «اگر نمی‌توانید روی هزینه ماهانه تخفیف دهید، قابل درک است. بیایید در مورد اینها صحبت کنیم:»
      • (متغیر ۲: تعداد کاربران رایگان)
      • (متغیر ۳: سطح پشتیبانی (SLA) از “استاندارد” به “ویژه”)
      • (متغیر ۴: یک جلسه آنبوردینگ (Onboarding) رایگان برای تیم ما)
      • (متغیر ۵: شرایط پرداخت (مثلاً از ۳ ماهه به ۶ ماهه))
      • (متغیر ۶: دسترسی به APIهای جدید)
  • تحلیل: شاید «سطح پشتیبانی ویژه» برای فروشنده SaaS هزینه زیادی نداشته باشد، اما برای خریدار «ارزش» بسیار بالایی دارد. این یعنی برد-برد (Win-Win).

فاز ۴ – مدیریت امتیازدهی و بستن معامله (Closing)

چگونه امتیاز بدهیم بدون اینکه ضعیف به نظر برسیم و چگونه معامله را تمام کنیم.

تاکتیک ۱: هرگز امتیازی را رایگان ندهید (Trade, Don’t Give)

این یک قانون طلایی است.

  • اصل متقابل (Reciprocity): اگر امتیازی می‌دهید (مثلاً قیمت را کمی کاهش می‌دهید)، همیشه در ازای آن چیزی بخواهید (حتی اگر کوچک باشد). این کار به امتیاز شما «ارزش» می‌دهد و شما را از حالت التماس‌کننده خارج می‌کند.
  • اشتباه (امتیاز رایگان): «باشه، ۱۰٪ تخفیف می‌دهم.» (پیام: من ضعیفم و احتمالاً باز هم تخفیف می‌دهم).
  • درست (تجارت امتیاز): «اگر شما بپذیرید که قرارداد را به جای ۲ سال، ۳ ساله ببندید (درخواست شما)، من می‌توانم با ۱۰٪ تخفیف موافقت کنم (امتیاز شما).»

تاکتیک ۲: واکنش به پیشنهاد (Flinching)

این یک تاکتیک ساده اما بسیار موثر است.

  • تکنیک: وقتی طرف مقابل پیشنهادی می‌دهد (حتی اگر پیشنهادی عالی و دقیقاً همان چیزی باشد که می‌خواستید!)، هرگز بلافاصله آن را نپذیرید.
  • اقدام عملی: یک واکنش کنترل‌شده (نه تئاتری) از تعجب ملایم یا تفکر عمیق نشان دهید. کمی مکث کنید، ابرو در هم بکشید، به کاغذهایتان نگاه کنید.
  • چرا کار می‌کند؟ این کار دو پیام می‌فرستد: ۱. شما قاطع هستید. ۲. باعث می‌شود طرف مقابل احساس کند پیشنهادی که داده، بسیار سخاوتمندانه بوده و در نتیجه، در ادامه مذاکره از شما امتیاز کمتری بخواهد.

تاکتیک ۳: مدیریت بن‌بست (Deadlock)

اگر مذاکره به بن‌بست خورد و هر دو طرف روی مواضع خود قفل شدند:

  1. جدا کردن افراد از مشکل (روش هاروارد): به جای گفتن “شما غیرمنطقی هستید”، بگویید “ما با یک چالش مشترک روبرو هستیم. بیایید ببینیم چگونه می‌توانیم با هم این مشکل را حل کنیم.”
  2. بازگشت به منافع: بپرسید: “بیایید یک قدم به عقب برگردیم. هدف اصلی شما از این معامله چیست؟ شاید راه دیگری برای رسیدن به آن وجود داشته باشد.”
  3. پیشنهاد “توقف موقت”: “به نظر می‌رسد هر دو نیاز به زمان داریم. پیشنهاد می‌کنم ۳۰ دقیقه استراحت کنیم و مجدداً BATNA های خود را بررسی کنیم.” (این کار فضا را آرام می‌کند).

تاکتیک ۴: بستن معامله (Closing)

  • تکنیک خلاصه کردن (Summarizing): وقتی به توافق نزدیک شدید، تمام موارد توافق شده را خلاصه کنید: «بسیار خب، پس ما توافق کردیم که قیمت X، با زمان تحویل Y، و ۳ ماه پشتیبانی رایگان باشد. درست است؟» (این کار توافق را تثبیت می‌کند و از سوءتفاهم جلوگیری می‌کند).
  • تکنیک پیشنهاد نهایی (Final Offer): اگر نیاز بود، آخرین امتیاز خود را به صورت مشروط و نهایی ارائه دهید: «ببینید، من دیگر نمی‌توانم قیمت را تغییر دهم. اما اگر همین الان توافق را امضا کنید، می‌توانم هزینه حمل و نقل را هم رایگان کنم. این آخرین پیشنهاد من است.»

فاز ۵: تله‌های روانشناختی که باعث باخت شما می‌شوند

(چرا حیاتی است؟) گاهی اوقات، بزرگترین دشمن شما در مذاکره، طرف مقابل نیست، بلکه «مغز» خودتان است. آگاهی از این سوگیری‌های شناختی (Cognitive Biases) شما را در برابر تصمیمات احساسی و اشتباه واکسینه می‌کند.

تله ۱: هزینه غرق شده (Sunk Cost Fallacy)

  • چیست؟ «من تا اینجا ۳ ماه برای این مذاکره وقت گذاشته‌ام، نمی‌توانم الان آن را رها کنم.»
  • واقعیت: پولی یا زمانی که قبلاً هزینه کرده‌اید، رفته است و نباید در تصمیم‌گیری آینده شما تاثیری داشته باشد.
  • چگونه مقابله کنیم؟ فقط بر اساس BATNA و ارزش فعلی معامله تصمیم بگیرید، نه بر اساس هزینه‌های گذشته.

تله ۲: اثر مالکیت (Endowment Effect)

  • چیست؟ «این محصول/شرکت من است، پس ارزشی بسیار بیشتر از چیزی که بازار می‌گوید دارد.»
  • واقعیت: ما به چیزهایی که “مالک” آن‌ها هستیم، ارزش احساسی و بیش از حد می‌دهیم.
  • چگونه مقابله کنیم؟ از یک مشاور یا همکار بی‌طرف بخواهید دارایی شما را قیمت‌گذاری کند. به داده‌های بازار تکیه کنید، نه به احساسات خود.

تله ۳: ترس از بن‌بست (Fear of Impasse)

  • چیست؟ «اگر به توافق نرسیم چه؟ این یک فاجعه است.»
  • واقعیت: گاهی اوقات، “عدم توافق” (No Deal) بهترین نتیجه ممکن است.
  • چگونه مقابله کنیم؟ با داشتن یک BATNA قوی (فاز ۱). اگر BATNA شما از پیشنهادی که روی میز است بهتر باشد، شما باید با خوشحالی میز را ترک کنید.

نتیجه‌گیری: مذاکره یک سیستم است، نه استعداد ذاتی

ما چارچوب کامل را از فاز صفر (تله تاکتیک‌ها) تا فاز ۵ (تله‌های روانشناختی) بررسی کردیم. همانطور که دیدید، «تکنیک‌ها» (مثل Flinch یا Anchor) فقط تاکتیک‌های کوچکی در دل یک «سیستم» بسیار بزرگتر (آماده‌سازی، BATNA، گسترش کیک، و مدیریت روانشناختی) هستند.

مذاکره یک استعداد ذاتی و جادویی نیست؛ یک مهارت سیستمی و قابل یادگیری است. شکست در مذاکره، اغلب شکست در «آماده‌سازی» است. شما دیگر نباید احساس کنید که پول روی میز می‌گذارید. اگر ۳۰ دقیقه بیشتر از قبل صرف «آماده‌سازی» (فاز ۱) کنید، و BATNA خود و طرف مقابل را تحلیل کنید، نتایج شما در مذاکره بعدی به طور چشمگیری تغییر خواهد کرد. شما با اعتماد به نفس وارد اتاق می‌شوید، چون می‌دانید که به این معامله «نیاز» ندارید؛ بلکه آن را «انتخاب» می‌کنید.

با “آزمون مسیر اختصاصی کسب‌وکار” رایگان ما، گلوگاه‌های پنهان کسب‌وکار خود را (که می‌تواند قدرت شما را در مذاکره تضعیف کند) در کمتر از ۵ دقیقه شناسایی کنید.

شروع آزمون رایگان مسیر اختصاصی کسب‌وکار

به این مطلب چه امتیازی می‌دهید؟

میانگین امتیازها: 4.4 / 5. تعداد رأی‌ها: 504

کسی امتیازی ثبت نکرده! اولین نفر باشید!

اشتراک گذاری :

پاسخ‌ها

برای امنیت، از سرویس reCAPTCHA Google حریم خصوصی و شرایط استفاده استفاده کنید.

ورود به سایت
نام کاربری / ایمیل / شماره موبایل خود را وارد کنید
بازیابی کلمه عبور
شماره موبایل یا پست الکترونیک خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید خود را در کادر زیر وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
تغییر رمز عبور
یک رمز عبور برای اکانت خود تنظیم کنید
تغییر رمز با موفقیت انجام شد
ورود به سایت
شماره موبایل یا ایمیل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید خود را در کادر زیر وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر
ثبت نام در سایت
شماره موبایل / ایمیل را تایید و اطلاعات را تکمیل کنید
ثبت نام در سایت
شماره موبایل یا ایمیل خود را وارد کنید
برگشت
کد تایید را وارد کنید
کد تایید خود را در کادر زیر وارد کنید
ارسال مجدد کد تا دیگر